خبرگزاری مهر، گروه سیاست: اگرچه ترور در طول تاریخ انقلاب صدمات جبران ناپذیری را به ایران اسلامی زده و کشور را از وجود چهره های اثرگذار در توسعه گفتمان انقلاب و پیشبرد اهداف نظام، محروم کرده است اما در عین حال به دلیل پررنگ کردن مفهومی به نام «شهادت» آثاری بی بدیل در تثیبت گفتمان انقلاب و اثربخشی آن در دیگر جوامع و حتی عرصه بین الملل داشته است.
از آن جمله است واقعه هفتم تیر ماه سال ۶۰ و شهادت شهید بهشتی و یاران شان است که در این باره آثاری بی بدیل داشت. از این رو و به منظور بررسی ارتباط میان گفتمان انقلاب و شهادت، با حشمت الله فلاحت پیشه، تحلیل گر سیاسی و نماینده مردم اسلام آباد غرب در مجلس شورای اسلامی به گفت وگو پرداختیم.
مشروح گفتگو به شرح ذیل است:
چه ارتباطی بین موضوع شهادت با گفتمان انقلاب اسلامی وجود دارد؟ آیا می توان شهادت را از عوامل تضمین و بقای این گفتمان دانست؟
انقلاب به معنای زیر و رو کردن یک ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و این کار ممکن نیست مگر با خطر کردن و ازخودگذشتگی که حد اعلای این ازخودگذشتگی و ایثار، شهادت در راه رسیدن به یک هدف متعالی است چنان که در انقلاب اسلامی ایران این مهم رخ داد، چه آن زمان که انقلابیون برای براندازی نظام طاغوت همت کردند و چه بعد از آن و در مقاطع حساس و پیچ های تاریخی که دشمن توطئه های بسیار علیه انقلاب و نظام روا داشت و اوج آن دوران هشت ساله دفاع مقدس و جنگ تحمیلی بود که می کوشید مانع صدور انقلاب شود.
از این رو، مفهوم شهادت با انقلاب اسلامی در هم تنیده و جدایی ناپذیرند.
آیا شهادت شهید هشتی و یاران وی در ماجرای هفتم تیر توانست به تثبیت این گفتمان و ترویج و نهادینه سازی آن کمک کند؟
تعبیر پیام رسان، واقعی و عینی را در این باره مرحوم امام خمینی(ره) و دیگر رهبران انقلاب اسلامی به کار بردند و انقلاب را به درختی تشبیه کردند که با خون شهیدان آبیاری شد واقعیت قضیه نیز همین است که اگر خون شهیدان نبود انقلاب به ثمر نمی نشست و امروز شاخه های آن به اقصی نقاط دنیا کشیده شود چنان که شهادت دکتر بهشتی و یاران شان در واقعه هفتم تیر نیز چنین نقش بی بدیلی داشت.
چه ویژگی شخصیتی در شهید وجود داشت که باعث می شد دشمن از ایشان در هراس باشد و به شیوه های شخصیتی و فیزیکی دست به ترور آن شهید والامقام بزند؟
شهید بهشتی ویژگی خاصی داشت که در دیگر انقلابیون کمتر به چشم می خورد، چراکه ایشان هم به فقه اسلامی و فقه سیاسی اسلام آشنایی کامل داشت و هم بر حقوق مدرن دنیا مسلط بود که حاصل این علم و تجربه شهید بهشتی، خود را در تدوین قانون اساسی ایران و دیگر حوزه های نهادمندی انقلاب خود را نشان داد.
باید توجه داشت وقتی می گوییم یک انقلاب نهادینه می شود یعنی دوران تاسیس خود را طی می کند و در تاسیس است که نهادهای انقلاب شکل می گیرد.
نهاد دو چیز است: نخست ساختارها مثل ریاست جمهوری، وزارتخانه ها، مجلس و ... و دوم قانون که خود یک نهاد است و شهید بهشتی به شکل گیری نهادهای انقلاب کمک کرد؛ از این رو، نقش ایشان در جریان انقلاب تاسیسی بود و با تسلط بر علوم زمان به ویژه حقوق زمانه و ربط دهی آن به فقه اجتهادی اسلام، عملا مهمترین شخصی بود که محل تلاقی مثبت قرار گرفت و برای انقلاب بسیار ثمربخش بود.
برای همین هم دشمن مغز متفکر انقلاب را نشانه رفت و شهید مطهری و شهید بهشتی را ترور کرد اما زمانی این ترور و حذف فیزیکی رخ داد که این شهدا به وظیفه انقلابی و ایدئولوگی خود عمل کرده و حوزه فکری انقلابیون را پرورش داده بودند.
البته دشمن قبل تر به ترور شخصیتی شهید بهشتی روی آورده بود؛ چراکه معمولا کسانی که در میز مذاکره کم می آورند به طور معمول فضای حذف فیزیکی را در دستور کار خود قرار می دهند؛ به عبارت دیگر، وقتی دشمن در میز مذاکره و مقابل زبان استدلال شهید بهشتی که پایایی نظریات را حفظ کرد، کم آورد ابتدا به ترور شخصیت و نهایتاً به حذف فیزیکی و ترور ایشان دست زد.
تفکر و اندیشه شهید بهشتی در کدام میادین بیشتر بروز و ظهور داشت و دشمن را می ترساند؟
افکار و اندیشه شهید بهشتی به طور مشخص در بحث مبانی قانونی و حقوقی انقلاب اسلامی خود را نشان داد؛ ایشان با زبان حقوق از مبانی انقلاب دفاع می کرد و در مناظرات به رغم تخریب هایی که علیه ایشان انجام می شد حضوری خستگی ناپذیر داشت و به هیچ وجه از اصول عقب نمی نشست و من معتقدم در علم دیالکتیک و مناظره است که افراد روبروی هم می نشینند تا حقیقت روشن شود و شهید بهشتی برای روشن شدن حقیقت بسیار تلاش کردند.
وجود چه عنصری در شهادت شهید بهشتی و یاران شان سبب شد تا امام خمینی(ره) در پیام به مناسبت واقعه هفتم تیر به واقعه عاشورای حسینی و همانندی تعداد شهدای این فاجعه به شهدای کربلا سخن به میان آورند؟
شهدای واقعه هفتم تیر بخشی از یاران اصلی امام خمینی(ره) بودند که به شهادت رسیدند و علاوه بر تناسب عددی با شهدای کربلا، حذف آنها ضربه ای بزرگ به اتاق فکر انقلاب بود.
به عبارت بهتر، هدف از آن جنایت از بین بردن سران جمهوری اسلامی بود چراکه انقلابی که پیروز شد نخبگان و مسئولان سیاسی رژیم سابق را کنار گذاشت و انقلابیون مدیریت امور را بر عهده گرفتند لذا هدف دشمن این بود که نخبگان سیاسی و منتسبان به امام راحل و نماینده های مجلس را با ترور از بین ببرد و فضای کشور را از وجودشان خالی کند اما اقداماتشان نتیجه نداد و افرادی دیگر امور انقلاب را عهده دار شدند و پیش بردند.
نظر شما